پژک صفري
پژک صفري

ب باز مي زنم به راه، آ آخ اوخ واي آه

م ِ مثل خوردن عسل، ب باز مي كنم گناه

ب باز توبه كن پسر !

ب باز مي كنم، ولي

ب باز مي شود دلم، ر روسياهِ روسياه

هَ هم سفيد رفته ام، ه هم سياه

مي روم

ش ِ شكل بودن خودم، دَ در لباس راه راه

ب بودنم شدن نشد

« مَ من نمي شوم ! »

« بشو ! »

سَ سعي مي كنم ولي ...

( گريه هاي قاه قاه )

پُ پرسش ام، چه پرسشي ؟

پ پاسخ ام، چه پاسخي ؟

وا واژه ي غريب من، ر را بيا بكن نگاه

لُ لكنت ام اگر نبود، م ِ مي شدم شبيه تو

پ پاك و روشن و فصيح، م ِ مثل مهر و مثل ماه

آ آفريدنم چه بود ؟ آ آفرين به اين بزرگ

اِ اشتباه اشتباه، اِ اشتباه اشتباه ...


0+
Home- Email- RSS