در خوانش يک شعر، هميشه اين سئوال اساسي مطرح است: اين شعر چه چيزي به من ميدهد؟ اين پرسش بنيادي ميتواند و بلکه بايد معيار نقد من باشد. اگر من شاعرم و به ويژه اگر يک غزلسرا هستم و صد البته اگر خودم را غزلسراي پست مدرن (؟!) ميدانم، اين پرسش معيار مرگ و زندگي شعر و شعور من خواهد بود؛ چه بخواهم، چه نخواهم!
نقد يک غزل، آن هم از نوع پست مدرن يا متفاوط! و يا هر چيز ديگر ... قبل از هر چيز بايد از افق نگاه اين پرسش سادهي خانمان برانداز/ زندگيبخش صورت پذيرد و الا ...؟!