در زندگی به هر چه رسیدم سراب بود
اقرار کن، وجود تو نقشی بر آب بود
هر بار خواستی که لبی تر کنی، شراب
آوخ که در گلوی تو سرب مذاب بود
من را به من نشان بده خود را که ما شویم
امَا کدام آینه؟ بخت تو خواب بود
این گونه با حضور خودم رنج میبرم
این گونه لحظه لحظهی من اضطراب بود
حوَای من! ببخش که از ابتدا در این
آبادی تو، خانهی آدم خراب بود
بودن سزای تو، و نبودن سزای من
این سایه کشته - مردهی آن آفتاب بود
گشتم نبود - جان برادر! - نگرد نیست
گمگشتهی خیالی من عشق ناب بود
جای دیگر این شعر اینجا
سلام دوست خوبم! به روزم با کلی شعر و مطلب و خبر و ...
(((به چیزهای قشنگی که هست فکر بکن!!)))
....الف. لام. میم....
«مهدی موسوی» بودن غمگین است!
....الف. لام. میم....
ميمون، به دُمت نگاه كن!
....الف. لام. میم....
«PMS» مخفف وضعيت پست مدرن «Post Modern Situation» نيست بلكه ...
....الف. لام. میم....
«همين است كه عقل من ادراك مي كند»
«شمس» دارد زندگی ام را زیر و رو می کند
....الف. لام. میم....
PLOP!
او داشت قِل مي خورد!
....الف. لام. میم....
شماره چهارم فصلنامهی همين فردا بود چاپ شد
(به زمان با دید غیرخطی نگاه کنید!)
.....
(((شاعر ان خوب به بهشت مي روند، شاعران بد به همه جا!)))
(نقدی متفاوط!! و ... راجع به برگزاری جشنواره های شعر کشور)
پوتين براي سربازان جديد
...
(((پرنده ی نخی ام زیر چرخ خیاطی)))
...
و ديگر هیچ!
برای کمک به ارزیابی نظر مخاطب شعر امروز ایران از شما که صلاحیت اظهار نظر دارید
دعوت میشود در این نظر سنجی شرکت کنید.
با احترام و سپاس
توالت
اما دلش بزرگه
خوشحال میشم سری به وبم بزنید
منتظرحضور سبزتون میمانم
یاعلی
دلت می خواد برگردی تهران ،
حتی اگه شش ماه ساکت بوده باشی »
گفت: « آدم باید زنش رو دوست داشته باشه ،
حتی اگه پشت در وزارت محترم ارشاد جا بمونه ! »
گفتم :« نه ! این رودخونه ی خودمونه ! »
گفت :« خُب؟
زمان جنگ ، اینجا یه کافه بود .»
.
.
.
بعد از مدتها
وبلاگ با یک شعر تازه به روز شد
و منتظر خوانش و نقد شماست
به گاوخونی
خوش آمدید
شما را به لینک دوستان افزودم،
"یک ساحل پر از شعر"با پنج دوبیتی جدید بروز است و چشم براه گامهای مهربانانه تان..
این دل شکست و صدایش به آسمان رسید
از خود شنیدم هفتاد بار نغمه ات
از دل که می آمد ای خدا که هجران رسید
.
.
.
.
.
.
"یک ساحل پر از شعر" با شش دوبیتی بروز شد،
من و امواج خلیج واژه ها، آمدنتان را بی تابانه چشم به تلاقی آبی ها دوخته ایم،
نظرات گرانبهایتان در ذهن لحظه هامان خواهد ماند...
کجایی چه می کنی خبری ازت نیست
روحم از آسمان خیالت تر شد
عمق چشمم ز همیشه بهتر شد
گذری کن ز باغ بی برگی
شاید از نظری معطر شد
به غزلی میهمانید
موفق باشید
پیروز باشی