پژک صفري
پژک صفري
تابستان
یک سگِ سیاه از نژاد بیگِل، در حیاط، در سایه - ظهر درخت برکت خوابیده. این نام را همسایه‌ی خوش ذوق روبه‌رویی به این درخت داده است. «شانزده نوع میوه روی آن پیوند شده!»

او بارها، حتّا در چلّه‌ی زمستان، زمانی که برف شاخسار درخت را پوشانده، گفته: این درخت به تنهایی یک باغ میوه است.

نام سگ جیران است. جیران، وارفته در سایه‌ی درخت برکت، بی‌آن که سرش را بلند کند، به زن و مرد لختی نگاه می‌کند که چهار متر آن‌طرف‌تر، در ایوان، روی قالیچه‌ی کُرکبافت آمده از قندهار، به هم پیچیده‌اند.

برکت، جیران، روجا و بهرام...؛ فقط مگس سمج کوچکی که در گوشه‌ی چشم راست سگ نشسته نام ندارد و حالت نگاه سگ، حالت نگاه جیران ...
0+
Home- Email- RSS